انواع رایج اندوه واقعی و گریه ی دفاعی

تمایز گریه ی بیان گر احساس از گریه ی دفاعی اندوه و گریه ی بیان گر احساس، هر چند دردناک است، فقدان و ظرفیت ما برای دوست داشتن را به ما یادآوری می کند. پس از رخ دادن گریه ی ناشی از اندوه، ما احساس می کنیم که سبک تر و آرام تر شده ایم. […]


تمایز گریه ی بیان گر احساس از گریه ی دفاعی

اندوه و گریه ی بیان گر احساس، هر چند دردناک است، فقدان و ظرفیت ما برای دوست داشتن را به ما یادآوری می کند. پس از رخ دادن گریه ی ناشی از اندوه، ما احساس می کنیم که سبک تر و آرام تر شده ایم. قبل از شروع اندوه واقعی، وقتی بیمار اندوه را از خود دور می کند، فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک افزایش می یابد؛ اما وقتی دفاع ها می شکنند و بیمار گریه را سر می دهد، این فعالیت سمپاتیک کاهش می یابد و فعالیت پاراسمپاتیک بیش تر می شود. تنفس و نبض کند می شوند، بیمار گریه می کند و بزاق بیش تری در دهان تولید می شود ( هندریکس، گراس، فردریکسون و لوینسون، ۱۹۹۴، روتنبرگ، گراس و گاتلیب، ۲۰۰۳؛ وینگرهوتس، ۲۰۰۷؛ فوگل، ۲۰۰۹) گریه ی ناشی از احساس، هورمون های سمی استرس را از بدن به سرعت خارج می کند و بیمار آرام می شود (سالیوان،    بلاک، پنا، ۱۹۹۶، والتر ۲۰۰۶، فوگل، ۲۰۰۹) در مقابل، احساس های دفاعی اندوه و گریه، مانع از بروز احساس های دیگر می شوند. انواع رایج اندوه واقعی و گریه ی دفاعی را باهم می خوانیم.

انواع گریه

نوع گریه: گریه ی «خوب»

ویژگی ها: آگاهی فرد از تجربه ی بدنی احساس، آرامش بخش، تسکین دهنده، جریان آرام، به احتمال زیاد همراه با اشک ریختن.

انتقال متقابل درمانگر: بیمار احساس می کند که درمانگر پرورنده و با محبت است.

 

نوع گریه: گریه ی معترضانه

ویژگی ها: شدید، با صدای بلند، همراه با احساس خشم، درماندگی و ناآرامی، به جای تسکین، بیمار احساس خستگی می کند.

انتقال متقابل درمانگر:بیمار احساس می کند که درمانگر بی احساس است. هم چنین احساس می کند که تحریک شده است، وادار به گریه کردن شده است و احساس گناه می کند.

 

 نوع گریه: گریه ی نوزادی

ویژگی ها: جمع شدن لب ها، لرزیدن، احتمالا بدون اشک، حرکات تکراری احتمالی، ممکن است مرتبط با ترومای دل بستگی دوران نوزادی باشد.

انتقال متقابل درمانگر: بیمار احساس می کند که تنها و دور افتاده است و در درون خود گم شده است.

 

نوع گریه: گریه ی فروخورده یا به تاخیر افتاده

ویژگی ها: ناشی از فکر یا محرک قابل تشخیصی نیست. علت گریه، یک محرک خیالی یا سوگ مطرح نشده است.

انتقال متقابل درمانگر: درمانگر سردرگم می شود و دلیلی برای توجیه گریه پیدا نمیکند.

 

نوع گریه: گریه ی نمایشی

ویژگی ها: به صورت واضح با هیچ هیجانی مرتبط نیست. از نظر اجتماعی مقبول  نیست، فرد در درون خود احساس دل مردگی می کند. احتمالا با تجربه ی طرد دوران کودکی ارتباط دارد و برای جلب توجه اتفاق می افتد.

انتقال متقابل درمانگر: درمانگر احساس می کند که فریب خورده است تا به بیمار توجه کند. او تلاش می کند که از سناریوی بیمار بگریزد.

 

گریه ی اعتراضی زمانی رخ می دهد که بیمار سوپرایگوی خود را به درمانگر فرافکنی می کند:« شما از من فاصله میگیرید، بنابراین نمی توانم امیدوار گرفتن کمکی از جانب شما باشم.» بیمار در مقابل درمانگری که به ظاهر از او دوری می کند، در ناامیدی فرو می رود. لازم نیست احساس های خشم و ناامیدی او که نتایج فرافکنی هستند را بررسی کنید؛ به جای آن، به فرافکنی اشاره کنید.

گریه ی کودکانه،زمانی رخ می دهد که بیمار خودتنبیه گر، نگران این باشد که درمانگر هم او را تنبیه خواهد کرد. او با ترس از درمانگر« تنبیه کننده ». با ترس و لرز گریه می کند. یا ممکن است بیمار احساس خشم کند، درحالی که آن را با اضطراب می پوشاند ( رفتار ۹ حاصل، شبیه گریه ی کودکانه خواهد بود )

گریه، بدون دلیل رخ نمی دهد، مگر این که فرد در حالت عصبی باشد. در شرایط دیگر، همیشه یک محرک ( یا واقعی یا خیالی) موجب گریستن می شود. گریه ی طولانی که آرامشی به دنبال ندارد، دفاعی( دور کننده ی احساس ) یا نتیجه ی یک دفاع است. به عنوان مثال، اگر بیماری با سوپرایگوی سخت گیر،خود را زشت بنامد، احتمالا، سوپرایگوی خود را به نامزدش فرافکنی می کند: « نامزدم فکر می کند که من زشت هستم.» در نتیجه، او بی وقفه گریه می کند و آرامشی ندارد. درواقع، او از یک فقدان واقعی، ناراحت نیست بلکه از فقدان خیالی که با فرافکنی(طرد شدگی دائم از سوی نامزدش)  ساخته شد است، رنج می برد. گریه تا زمانی که فرافکنی او ادامه دارد، متوقف نمی شود. این بیماران، از دفاع های کنترل نشده رنج می برند. به عنوان مثال، بیمار ممکن است که به جای ابراز خشم از عدم دریافت توجه دلخواه، آن را زیر گریه ی نمایشی خود پنهان کند. ضمنا گریه نمایشی، میتواند شکلی از تخلیه جهت رهایی از تجربه ی درونی احساس گناه باشد و ثابت میکند که او تا چه اندازه احساس بدی دارد. برخی از اوقات، درمانگران این نوع احساس های دفاعی را با حزن واقعی اشتباه می گیرند. معیارهای ذیل اندوه واقعی را از اندوه دفاعی متمایز می کند.

فرایند: اندوه، اضطراب و دفاع ها را به راه می اندازد. از آنجا که گریه یا به صورت یک دفاع عمل می کند یا ناشی از به کار  بردن یک دفاع است، موجب بروز اضطراب و دفاع ها نمی شود. گریه پس از به کار بردن دفاع هایی مانند فرافکنی یا برون ریزی، ظاهرمی شود و یا ممکن است به دنبال تجربه ی خشم غیر دفاعی، تشدید شود.

تحریک واقعی در مقابل تحریک خیالی: سوگ، شامل یک فقدان واقعی است. مثلا « همسرم از سرطان مرد». غم دفاعی، ناشی از تصور یک فقدان خیالی است؛ مثلا بیماری که در گذشته، مردان آزارگری را انتخاب می کرده است، ادعا می کند که تمام مردها بد هستند و نمی تواند مرد خوبی را پیدا کند. او در پاسخ به فرافکنی خود مبنی بر این که همه ی مردان نسبت به او بدرفتار خواهند بود، به خاطر فقدان خیالی در آینده، گریه می کند.

فعال سازی فیزیولوژیک: حزن واقعی، ناشی از فعال شدن سیستم پاراسماتیک است. در این حالت، سرتاسر بدن آرام است، بیمار آه می کشد و با شکم شل و سست گریه می کند و اشک ها آزادانه جاری می شوند. او اربتاط عمیق تری بین خود و درمانگر احساس می کند. «غم» دفاعی شامل فعالیت مداوم سمپاتیک است که در خلال آن بدن در حالت تنیده است، ضربان قلب و تنفس بالا هستند، گلوی بیمار گرفته است و بیمار ارتباط عمیقی را بین خودش و درمانگر تجربه نمی کند.

پیام رسانی ناخودآگاه: اندوهی که در حال افزایش است، اضطراب را به شکل تنش در سطح ماهیچه های مخطط ظاهر می کند. به محض این که بیمار احساس اندوه می کند، اضطراب کاهش می یابد. شکم و گلو راحت و شل می شوند و فعالیت پاراسمپاتیک غالب می شود. در مقابل، در طول گریستن، تنش با فعالیت تشدید یافته ی سمپاتیک تداوم می یابد.

فعال سازی دفاعی: اندوه موجب بروز دفاع ها می شود و وقتی بیمار از دفاع ها عبور می کند، اندوه به طور کامل تر بروز می کند. در مقابل، گریه به صورت دفاع واپس روی عمل می کند یا از آن ناشی می شود.

معماری تجربه: اندوه به شکل موجی بالا و پایین می رود. در مقابل، گریه بر اساس مقدار خشمی که بایستی بپوشاند یا فرافکنی که بیمار به کار می برد، نوسان می یابد.

نتیجه ی تجربه ی احساس: اندوه واقعی، آرامش و روشنی ذهن را به دنبال دارد. غمگینی دفاعی، هیچ آرامشی و وضوحی را به وجود نمی آورد و فقط موجب خستگی و درد مضاعف می شود. به عنوان مثال، زنی که فرافکنی می کند که نامزدش او را طرد خواهد کرد، پس از گریستن احساس آرامش نمی کند، زیرا معتقد است که همچنان با مردی هست که به طور خیالی او را طرد می کند و زن امیدی به او ندارد.

 

برگرفته شده از کتاب روانپویشی فشرده کوتاه مدت تعدیل فردریکسون برای شخصیت های شکننده 

مترجمان: دکتر فرهاد چنگیزی _ سارا مرادی کلاره _ پگاه سروشیان 

انتشارات: پرنده

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.