راهکارهای مشاوره ای جهت کمک به کنار آمدن با پایان یک رابطه دوستانه

  کنار آمدن با پایان یک رابطه دوستانه کنار آمدن با پایان یک رابطه دوستانه: از دست دادن دوست دردناک است. پذیرش و مهربانی با خود می تواند به بهبودی ما کمک کند. شکست های دوستی می تواند به اندازه از دست دادن روابط عشقی دردناک باشد. وقتی بتوانیم بپذیریم که هرکسی انتظارات و نیازهای […]


 

کنار آمدن با پایان یک رابطه دوستانه

کنار آمدن با پایان یک رابطه دوستانه: از دست دادن دوست دردناک است. پذیرش و مهربانی با خود می تواند به بهبودی ما کمک کند.

شکست های دوستی می تواند به اندازه از دست دادن روابط عشقی دردناک باشد.

وقتی بتوانیم بپذیریم که هرکسی انتظارات و نیازهای متفاوتی از دوستی دارد، بهتر با آن کنار می آییم.

پرورش نگرش بدون قضاوت نسبت به خود و دیگران می تواند به بهبودی شما کمک کند.

مراجعم، که من او را سارا صدا می کنم، به خاطر از دست دادن یک دوستی معنادار احساس ناراحتی کرد: “ما ۲۸ سال با هم دوست بودیم. در طول تولد فرزندانمان، تعطیلات، مرگ و همه چیز. حالا او با من صحبت نمی کند. احساس می کنم رها شده ام.”

از دست دادن یک دوست نزدیک می تواند به اندازه از دست دادن یک رابطه عاشقانه دردناک باشد. ممکن است از علائم فیزیکی مانند بی خوابی، درد گوارشی و سفتی قفسه سینه رنج ببرید. این می تواند مانند یک درد قلبی واقعی باشد (Eisenberger, N. I.2012)

همچنین ممکن است علائم روانشناختی اضطراب را احساس کنید که شامل ضربان قلب، نشخوار فکری، نگرانی و بی حسی است. از دست دادن یک دوست صمیمی می تواند ما را به سمت افسردگی همراه با احساس بی ارزشی، ناامیدی و درماندگی سوق دهد.

اگر باور داشته باشیم که دوستان کافی برای رفع نیازهایمان داریم، بهتر با استرس کنار می آییم. از دست دادن یک دوست این باور را متزلزل می کند و پایه عاطفی ما را متلاشی می کند (King, A. R. et al.,2014)

دوستان می توانند سلامتی بهتر و عمر طولانی تری داشته باشند و حتی تصویر مالی ما را بهبود بخشند. غیبت دوستان می تواند به مرور زمان برای سلامت جسمی و روحی ما مضر باشد. ناتوانی در جستجو و حفظ دوستی با افسردگی و سایر اختلالات روانی مرتبط است (برنت، L. J. و همکاران، ۲۰۱۴)

از سارا پرسیدم که چه چیزی منجر به این شکست دوستی او با شخصی که من مونیکا می‌نامم، شد. “او به من گفت که از اینکه مجبور است مرا خوشحال کند خسته شده است. کسب و کار ما در طول همه گیری همه گیر ضربه بزرگی خورد. ما مجبور بودیم ساعت های دیوانه وار کار کنیم تا از سقوط جلوگیری کنیم. در همان زمان، او میلیون ها دلار از صندوق اعتماد خانواده اش به ارث برد. او می‌خواست از زندگی لذت ببرد. من به تشویق و حمایت او نیاز داشتم. او گفت که منفی می‌کنم و او را پایین می‌آورم. فکر می‌کردم می‌توانم به او اعتماد کنم. حالا احساس می‌کنم خیلی صدمه دیده‌ام و انگار تمام آن سال‌ها را برای کمک به او تلف کردم. سارا گفت: روزهای سخت.

پذیرش ناپایداری و از دست دادن سخت است. ما می خواهیم به کسانی که دوستشان داریم احساس دلبستگی ایمن داشته باشیم. ما نمی خواهیم به از دست دادن کسی فکر کنیم. با این حال از دست دادن اجتناب ناپذیر است.

سارا گفت که مونیکا را “دوست همیشگی” خود می داند. این او را شوکه کرد که مونیکا از حمایت عاطفی خود حمایت نمی کند، اما در عوض دوستی خود را در زمان نیاز قطع می کند: “من احساس می کنم هر چیزی که در مورد مونیکا باور داشتم اشتباه بود. او را قوی، وفادار، قابل اعتماد و مهربان دیدم. او را سرد و بی توجه ببین.»

هر یک از ما به روشی کاملا شخصی به دوستی نزدیک می شویم. همه ما به سطوح مختلف تماس و نگهداری نیاز داریم. من اینها را به سه نوع مختلف ترجیحات رابطه تقسیم کرده ام.

ساکولنت ها این افراد نیاز به نگهداری بسیار کمی دارند. آنها نور زیاد (راست بگو) و آب بسیار کم (زیاد حرف نزن) دوست دارند. آنها به آرامی و به طور پیوسته حتی در محیط های سخت رشد می کنند.

درختان. برای این افراد، پس از یکی دو سال اول چیدن نهال و تهیه کود و آب، قوی‌تر می‌شوند و با گذشت زمان ریشه‌های عمیق‌تری دارند. آنها دوست دارند در ابتدا شما را به خوبی بشناسند. پس از ایجاد، نگهداری آنچنانی مورد نیاز نیست، و دوستی هر سال عمیق تر می شود.

باغ های گل. این افراد نیاز به وجین، هرس، کود دهی و کاشت مجدد دارند. اگر زمان زیادی بگذرد، علف های هرز تسخیر می شوند و باغ گل ناپدید می شود.

اگر شما یک ساکولنت یا یک درخت هستید، احتمالا دوست باغ گل را به عنوان “نگهداری بالا” می بینید. برای یک آبدار، احساسات بیش از حد، آب، زمان می تواند طبیعت خاردار آنها را خفه کند. اگر زمان منظمی را با هم نمی گذرانید، اصلاً دوست یک باغ گل نیستید. با این حال، هر سه نوع دوستی نیاز به عشق، اعتماد و احترام دارند.

سارا خود را بیشتر از یک نوع درخت می دید. او احساس می کرد که ۲۸ سال دوستی عمیق با مونیکا اهمیت دارد. از آنجایی که مجبور بود ساعت‌های بیشتری کار می‌کرد تا کسب‌وکار خود را سرپا نگه دارد، او تصور می‌کرد که مونیکا استرس و عدم دسترسی او را درک می‌کرد. مونیکا انگار یک باغ گل بود. او به چیزهایی نیاز داشت که در دوستی هایش زیبا و خوب باشد. مونیکا می خواست زمان زیادی را صرف لذت بردن از همراهی یکدیگر کند. احساسات منفی سارا حفظ زندگی خوب مونیکا نبود.

یکی از مشخصه های سلامت روان، توانایی کنار آمدن با از دست دادن است. زمانی که رفتارهای سالم را حتی در غم و اندوه ادامه دهیم، با از دست دادن کنار می آییم. غم و اندوه سارا در دوران مبارزه بزرگی که در زندگی اش داشت به شدت به او ضربه زد. او نیاز به حمایت داشت تا از دست دادن دوستش را بپذیرد.

برای کنار آمدن با از دست دادن یک دوستی، موارد زیر را در نظر بگیرید:

 از دست دادن طبیعی و اجتناب ناپذیر است.

مردم دور خواهند شد، دور خواهند شد و خواهند رفت. پذیرش این واقعیت به ما کمک می کند بهتر با آن کنار بیاییم.

از دست دادن می تواند شخصی باشد اما اغلب اینطور نیست.

دوستان ممکن است در زمان تغییر، رفتن به دانشگاه، یافتن همسر، داشتن فرزند، تغییر شغل، جابجایی، طلاق و بازنشستگی دور شوند. ممکن است از اینکه دوستی‌هایمان به پایان می‌رسد یا تغییر می‌کند آسیب ببینیم، اما به این معنی نیست که شکست خورده‌ایم.

غم و اندوه و از دست دادن می تواند ما را به زانو درآورد، اما زندگی ادامه دارد.

بله، ما گریه می کنیم، شب های بی خوابی را تحمل می کنیم، احساس درد می کنیم. ما می‌توانیم با فقدان سازگار شویم، زندگی‌مان را دوباره سازماندهی کنیم و بار دیگر معنا و خوشبختی پیدا کنیم.

نگرش بدون قضاوت به شما کمک می کند تا سریعتر بهبود پیدا کنید.

وقتی دوستی را از دست می‌دهیم، ممکن است خود و دوستانمان را سخت قضاوت کنیم. قضاوت رنج، احساس شرم و قطع ارتباط ما را تشدید می کند.

سارا خودش را «منفی و نیازمند» می دانست.

او مونیکا را “سرد و بی توجه” می دید. سارا به طور متناوب بین خود سرزنش می کرد با اظهار نظرهای تنفرآمیز از خود و سرزنش مونیکا با عصبانیت و رنجش.

به سارا توضیح دادم که احساسات در لحظاتی اتفاق می‌افتند. احساسات لحظه ای نمی توانند عظمت کامل یک انسان را توصیف کنند. سارا به چیزی نیاز داشت که مونیکا نمی توانست آن را فراهم کند و مونیکا به چیزی نیاز داشت که سارا نمی توانست بدهد. سارا برای پذیرش پایان دوستی نیازی به قضاوت خود یا مونیکا ندارد.

در روزهای اولیه رنج و عصبانیت سارا می خواست از شر هر هدیه ای که مونیکا داده بود خلاص شود. سارا گفت: «به هر کجا که نگاه می کنم، یادآور سفرهایی که با هم داشتیم و لحظات شادتری را می بینم. دیدن یادآوری روزهای شادتر، سارا را از باخت غمگین تر کرد. او برای رسیدگی به احساسات آسیب دیده اش و رها کردن دوستش نیاز به بسته شدن داشت. به او پیشنهاد دادم که برای مونیکا نامه خداحافظی بنویسد. در آن نامه، او درد دل خود را در مورد پایان دوستی و ناامیدی عمیق خود از اینکه مونیکا او را در زمانی که بیشتر به حمایت نیاز داشت، رها کرد، به اشتراک گذاشت. سارا همچنین عشق و قدردانی خود را به خاطر لحظات خوبی که با هم داشتند به اشتراک گذاشت.

یکی از سخت‌ترین چیزهایی که سارا می‌توانست آن را مدیریت کند، عشق همیشگی او به دوستش بود. او گفت: “من هنوز او را دوست دارم. نمی دانم با این همه مراقبت، سابقه، نگرانی و عشقی که به او دارم چه کنم.”

به او پیشنهاد دادم که با عشق و شفقت نسبت به خودش شروع کند. اگر به اندازه کافی زندگی کنیم، همه دوستانمان را از دست خواهیم داد. درد می کند. این کمک می کند که در هنگام عبور از درد خود را در مهربانی نگه داریم. خود مهربانی شامل:

خواب منظم

غذای مغذی

حمایت عاطفی

ورزش

آرامش / تفکر / مراقبه

با گذشت زمان سارا مکان های دیگری برای کاشت عشق خود پیدا کرد که در آن عشق می توانست رشد کند. او درختان دیگری را پیدا کرد.

نویسنده:

دکتر سعیده عزیز محمدی

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ تماس حاصل فرمایید.