پرورش هیجان همپای رشد کودک – بخش چهارم ( یک تا سه سالگی )

سال های نوپایی (یک تا سه سالگی) دوران نوپایی دوران هیجان انگیز و جالبی است که کودک در خلال آن، درکی از خودش پیدا می کند و سعی دارد به آزادی و خودمختاری دست یابد. اما بچه ها در این دوره بد قلق نیز می شوند. کودکان در این دوران تمایل بسیاری به ابراز وجود […]


سال های نوپایی (یک تا سه سالگی)

دوران نوپایی دوران هیجان انگیز و جالبی است که کودک در خلال آن، درکی از خودش پیدا می کند و سعی دارد به آزادی و خودمختاری دست یابد. اما بچه ها در این دوره بد قلق نیز می شوند. کودکان در این دوران تمایل بسیاری به ابراز وجود پیدا می کنند و برای اولین بار به تمرد و سرپیچی می پردازند. مهارت های زبانی کودک رشد می کند و بیشترین عباراتی که از او می شنوید عبارت اند از «نه!»، «مال من!»، «خودم!» در این دوران، پرورش هیجان ابزار مهمی است که والدین به کمک آن می توانند به کودک نوپای خود کمک کنند تا با احساسات ناکامی و خشم خود کنار بیاید و آنها را کنترل کند.

همانند دیگر مراحل رشد، در این مرحله نیز بهتر است والدین به مشکلات و اختلاف نظرها از دریچه ی چشم کودک بنگرند. از آن رو که مهمترین تکلیف رشدی کودک در این سنین این است که هویت خود را به عنوان موجودی مستقل تثبیت کند، بنابراین والدین نباید شرایطی را فراهم آورند که او احساس کند هیچ قدرت و کنترلی ندارد. یکی از مادران مورد مطالعه ی ما تعریف می کرد که یک بار سعی داشته به بچه ی دوساله اش داروی سرماخوردگی بدهد. برای این کار سر او را به زور گرفته و تلاش کرده بود دهانش را باز کند و دارو را در دهان او بریزد ولی بچه مقاومت کرده بود. « در این موقع، خواهرم از راه رسید و دارو را از دست من گرفت و به پسرم گفت: « می خواهی خودت این کار را بکنی؟» پسرم هم سرش را به علامت تأیید تکان داد و دارو را گرفت و خورد.» تنها چیزی که او می خواست این بود که موقعیت را تحت کنترل داشته باشد و خودش این کار را انجام دهد. بهتر است به کودکان نوپا اجازه دهیم تا در  مورد بسیاری از مسائل جزئی (اما واقعی) خودشان تصمیم بگیرند. مثلاً به جای آنکه بگویید: « بیرون هوا سرد است. باید کت بپوشی»، بگویید: «امروز دوست داری چی بپوشی؟ ژاکت یا سوئی شرت؟ » سعی کنید فقط در مورد مسائلی که به امنیت فرزندتان یا آرامش خاطر خودتان مربوط می شود شخصاً تصمیم گیری کنید. اگر محیط زندگی بچه را طوری ترتیب دهید که مهیج و امن باشد، این کار برایتان راحت تر خواهد بود.

کودکان نوپا در عین حال که درگیر مسئله ی ابراز وجود هستند، به کودکان دیگر نیز روز به روی علاقه مندتر می شوند. در حقیقت، به نظر می رسد آنها از سنین بسیار پایین، از شباهت ها و تفاوت های موجود میان هم سن و سال های خود آگاهی دارند. پژوهشگر روانشناس، تی. جی. آر. باوِر، نشان داد که نوزادان پسر ترجیح می دهند به فیلم هایی که در آنها پسر بچه ای حرکت و بازی می کند نگاه کنند، و دختر بچه ها ترجیح می دهند فیلم هایی که در آنها دختر بچه ای حرکت و بازی می کند تماشا کنند. جالب آنکه وقتی باوِر فیلمی ساخت که در آن فقط نقاط درخشانی روی مفاصل بچه هایی که در حال حرکت بودند ( نقطه ای روی زانو، نقطه ی دیگری روی آرنج، و به همین ترتیب) قرار داده شده بود، بازهم پسرها ترجیح دادند فیلم های نشان دهنده ی نقاط درخشانِ روی مفاصل پسرها را تماشا کنند و دختران هم فیلم های مربوط به دختران را.

اگرچه کودکان نوپا علاقه شدیدی به هم دارند ولی فاقد مهارت های اجتماعی لازم برای بازی با یکدیگر هستند. درواقع، به خاطر آنکه کودکان نوپا «قواعد مالکیت» خاص خود را دارند، هرگونه تلاش برای واداشتن آنها به بازی مشترک و همکاری، مشکل آفرین می شود. قواعد مذکور عباتند از:

۱ـ اول من آن چیز را دیدم، پس مال من است؛

۲ـ اگر چیزی مال تو باشد و من آن را بخواهم، مال من می شود؛و

۳ـ اگر چیزی مال من باشد، همیشه مال من خواهد بود. والدین باید بدانند این نگرش ها و رفتارها ناشی از بدجنسی کودکان نیست، بلکه جلوه ای از شکل گیری خودپنداره در آنها است. بچه ها در این سنین فقط می توانند دیدگاه خودشان را مدنظر قرار دهند و قادر به درک این مسئله نیستند که ممکن است دیگران احساس متفاوتی داشته باشند. در نتیجه، همکاری و اشتراک برای آنها مفهومی ندارد.

اختلاف و جنگ و دعوای کودکان نوپا بر سر اسباب بازی، و جنجال عاطفی ناشی از آن، یک جنبه ی مثبت نیز دارد. چنین اتفاقاتی فرصت های طلایی بی شماری برای پرورش هیجان فراهم می آورند. والدین می توانند با پذیرش و نامگذاری احساسات فرزندانشان به آنها کمک کنند. («وقتی کسی عروسک تو را بر می دارد عصبانی می شوی» یا « تو از اینکه الآن آن توپ مال تو نیست ناراحتی.») همچنین، والدین می توانند با یاد دادن مفهوم رعایت نوبت به بچه ها، در صدد حل مشکل برآیند. اگر اختلاف بالا گرفت و به دعوا منجر شد، به مقصر اصلی تذکر دهید که « ما کتک کاری نمی کنیم! » و آنها را از هم جدا کنید. سپس، کودک قربانی را مورد توجه قرار دهید و او را آرام کنید و دلداری دهید.

همچنین، فراموش نکنید که با مشاهده ی حتی کوچکترین حس مشارکت و همکاری در کودک نوپای خود، او را مورد تشویق و ستایش قرار دهید،‌ ولی از او توقع این کار را نداشته باشید. معمولاً بازی موازی، که در آن هر کودک برای خودش مستقل از سایر بچه ها بازی می کند، برای این سنین مناسب تر است.

اختلافات کودکان نوپا بر سر مالکیت، هرگز تمامی ندارد. اما منطق حکم می کند که بروز این اختلافات را به حداقل ممکن برسانیم. برای این منظور می توانید به فرزند خود توضیح دهید که اگر قصد دارد اسباب بازی های خود را به خانه ی دوستش یا مهد کودک ببرد باید اجازه دهد کودکان دیگر هم با آنها بازی کنند. یا اگر می خواهد دوستش را به خانه بیاورد به او بگویید که فقط چندتایی از اسباب بازی هایش را می تواند برای خودش نگه دارد و بقیه را باید در اختیار دوستش قرار دهد تا با آنها بازی کند. سپس قبل از آمدن دوست فرزندتان، آن اسباب بازی ها را از دسترس دور کنید. این کار باعث می شود فرزندتان احساس قدرت و کنترل کند، همان چیزی که در جستجویش است.

در کنار آگاهی روز افزون کودک از خود به عنوان موجودی جدا از دیگران، یکی دیگر از تحولات اجتماعی مهم این سنین، علاقه ی کودک به بازی های نمادین و وانمود سازی است. کودکان در فاصله ی دو تا سه سالگی، رفتارهایی را از خود نشان می دهند که قبلاً در اعضای دیگر خانواده مشاهده کرده اند. نکته ی تازه در این جا توانایی کودک برای به خاطر سپردن اعمال و رویدادهای گذشته و سپس بازیابی و تقلید از آنها پس از گذشت زمان است. تماشا کردن بچه ی دو ساله ای که وانمود به آشپزی، تراشیدن ریش، جارو کردن زمین، یا صحبت با تلفن می کند جالب است. و تماشای کودکی که خرس اسباب بازی خود را می بوسد و به او شب به خیر می گوید یا عروسک خود را برای رفتار ناپسندی که انجام داده تنبیه می کند، این موضوع را به ما گوشزد می کند که بچه ها نحوه ی کنار آمدن با هیجانات و عواطف خویش را بیشتر از طریق مشاهده ی رفتار اطرافیانشان یاد می گیرند.

برگرفته شده از کتاب: پرورش هوش هیجانی در کودکان 

نویسنده: دکتر جان گاتمن 

ترجمه: حمید رضا بلوچ

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.